تفال به حافظ امروز دوشنبه 27 شهریورماه 1402؛ گنجِ زر گر نَبُوَد، کُنجِ قناعت باقیست
به گزارش بیباپ، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
آن که رخسارِ تو را رنگِ گل و نسرین داد
صبر و آرام توانَد به منِ مسکین داد
وان که گیسویِ تو را رسمِ تَطاول آموخت
هم تواند کَرَمَش دادِ منِ غمگین داد
من همان روز ز فرهاد طمع بُبریدم
که عنانِ دلِ شیدا به لبِ شیرین داد
گنجِ زر گر نَبُوَد، کُنجِ قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان، به گدایان این داد
خوش عروسیست دنیا از رهِ صورت لیکن
هر که پیوست بدو، عمرِ خودش کاوین داد
بعد از این دستِ من و دامنِ سرو و لبِ جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
در کفِ غصه دوران، دلِ حافظ خون شد
از فراقِ رُخَت ای خواجه قوامُ الدین، داد
توضیح لغت: تطاول: دراز دستی و گردن کشی/ کنج قناعت: گوشه سرای خرسندی/ کاوین: کابین یا مهر
تفسیر عرفانی:
محبوب همیشه دوستدار یاران و دلدادگان خود است و به واسطه لطف و کرم خود هر آن چه که آن ها طالب آن باشند در اختیارشان می گذارند.
تعبیر غزل:
کاری پیش رو داری و برای انجام آن عجله و زیاده روی می کنی، اما نباید عجله کنی. اگر چیزی را از دست می دهی بر آن شکیبا باش تا به مراد دلت برسی.
منبع: فرارو